0

غزلیات هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:34 PM

اگر از آمدنم رنجه نگردد خویت

هر دم از دیده قدم سازم و آیم سویت

گر بدانم که توان بر سر کویت بودن

تا توانم نروم جای دگر از کویت

سر من خاک رهت باد که شاید روزی

بر سر من سایه کند سرو قد دل‌جویت

یا مرا زار بکش یا مرو از پیش نظر

که ز کشتن بتر است این که نبینم رویت

می‌کشم هر نفس از خط و ز زلفت آهی

آه! بنگر که چه‌ها می‌کشم از هر مویت

بعد از این لطف کن و در دل تنگم بنشین

تا نشستن نتواند دگری پهلویت

ای به ابروی تو مایل همه کس چون مه عید

از هلالی چه عجب میل خم ابرویت؟

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها