0

غزلیات هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:33 PM

شب هجرست و مرگ خویش خواهم از خدا امشب

اجل روزی چو سویم خواهد آمد گو بیا امشب

چنین دردی که من دارم نخواهم زیست تا فردا

بیا، بنشین، که جان خواهم سپرد امروز یا امشب

دل و جانی که بود آواره شد دوش از غم هجران

دگر یا رب غم هجران چه می‌خواهد ز ما امشب

نه سر شد خاک درگاهت نه پا فرسود در راهت

مرا چون شمع باید سوخت از سر تا به پا امشب

شب آمد باز دور افگند از وصلت هلالی را

دریغا شد هلال و آفتاب از هم جدا امشب

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها