0

غزلیات هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:33 PM

ز آب چشم من گل شد به راه عشق منزل‌ها

ندانم تا چه گل‌ها بشکفد آخر از این گل‌ها؟

شکیتی عهد و بر دل‌های مسکین سوختی داغی

زهی داغی که تا روز قیامت ماند بر دل‌ها!

من از خوبان بسی غم‌های مشکل دیده‌ام لیکن

غم هجران بود مشکل‌ترین جمله مشکل‌ها

سزد گر بر سر تابوت ما گریند در کویش

چرا کز منزل مقصود بر بستیم محمل‌ها

ز توفان سرشک خود به گردابی گرفتارم

که عمر نوح اگر یابم نبینم روی ساحل‌ها

چو آن مه یار اغیار است گرد او مگرد ای دل

چرا پروانه باید شد برای شمع محفل‌ها؟

هلالی چون حریف بزم رندان شد بخوان مطرب:

«الا یا ایها الساقی ادر کاساً و ناولها»

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها