0

غزلیات هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:31 PM

گفتگوی عقل در خاطر فرو ناید مرا

بندهٔ سلطان عشقم، تا چه فرماید مرا؟

بس که کردم گریه پیش مردم و سودی نداشت

بعد از این بر گریهٔ خود خنده می‌آید مرا

بستهٔ زلف پری‌رویان شدن از عقل نیست

لیک من دیوانه‌ام، زنجیر می‌باید مرا

وعدهٔ وصل تو داد اندکی تسکین دل

تا رخ خوبت نبینم دل نیاساید مرا

وه! که خواهد شد، هلالی خانهٔ عمرم خراب

جان غم‌فرسوده من چند از غم بفرساید مرا؟

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها