0

غزلیات هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:31 PM

سعی کردم که شود یار ز اغیار جدا

آن نشد عاقبت و من شدم از یار جدا

از من امروز جدا می‌شود آن یار عزیز

همچو جانی که شود از تن بیمار جدا

گر جدا مانم از او خون مرا خواهد ریخت

دل خون‌گشته جدا، دیدهٔ خون‌بار جدا

زیر دیوار سرایش تن کاهیدهٔ من

همچو کاهیست که افتاده ز دیوار جدا

من که یک بار به وصل تو رسیدم همه عمر

کی توانم که شوم از تو به یک بار جدا؟

دوستان، قیمت صحبت بشناسید، که چرخ

دوستان را ز هم انداخته بسیار جدا

غیر آن مه، که هلالی به وصالش نرسید

ما درین باغ ندیدم گل از خار جدا

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها