پاسخ به:رباعیات مولوی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395 2:16 PM
از عهد مگو که او نه بر پای منست
چون زلف تو عهد من شکن در شکن است
زان بند شکن مگو که اندر لب تست
یا زان آتش که از لبت در دهن است
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.