0

غزلیات مولوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات مولوی
جمعه 10 اردیبهشت 1395  8:37 PM

جای دگر بوده‌ای زانک تهی روده‌ای

آب دگر خورده‌ای زانک گل آلوده‌ای

مست دگر باده‌ای کاحمق و بس ساده‌ای

دل چه بدو داده‌ای رو که نیاسوده‌ای

گنج روان در دلت بر سر گنج این گلت

گیرم بی‌دیده‌ای آخر نشنوده‌ای

چیست سپیدی چشم از اثر نفس و خشم

چون پی دارو ز یشم سرمه دهی سوده‌ای

از نظر لم یزل دارد جانت تگل

پرتو خورشید را تو به گل اندوده‌ای

گنج دلت سر به مهر وین جگرت کان مهر

ای تو شکم خوار چند در هوس روده‌ای

از اثر شمس دینست این تبش عشق تو

وز تبریزست این بخت که پرورده‌ای

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها