پاسخ به:غزلیات مولوی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395 11:46 PM
اندر این جمع شررها ز کجاست
دود سودای هنرها ز کجاست
من سر رشته خود گم کردم
کاین مخالف شده سرها ز کجاست
گر نه دلهای شما مختلفند
در من از جنگ اثرها ز کجاست
گر چو زنجیر به هم پیوستیم
این فروبستن درها ز کجاست
گر نه صد مرغ مخالف این جاست
جنگ و برکندن پرها ز کجاست
ساقیا باده به پیش آر که می
خود بگوید که دگرها ز کجاست
تو اگر جرعه نریزی بر خاک
خاک را از تو خبرها ز کجاست
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.