0

غزلیات مولوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات مولوی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  11:45 PM

هر آنچ دور کند مر تو را ز دوست بدست

به هر چه روی نهی بی‌وی ار نکوست بدست

چو مغز خام بود در درون پوست نکوست

چو پخته گشت از این پس بدانک پوست بدست

درون بیضه چو آن مرغ پر و بال گرفت

بدانک بیضه از این پس حجاب اوست بدست

به خلق خوب اگر با جهان بسازد کس

چو خلق حق نشناسد نه نیک خوست بدست

فراق دوست اگر اندک‌ست اندک نیست

درون چشم اگر نیم تای موست بدست

در این فراق چو عمری به جست و جو بگذشت

به وقت مرگ اگر نیز جست و جوست بدست

غزل رها کن از این پس صلاح دین را بین

از آنک خلعت نو را غزل رفوست بدست

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها