0

غزلیات مولوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات مولوی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  11:45 PM

همچو گل سرخ برو دست دست

همچو میی خلق ز تو مست مست

بازوی تو قوس خدا یافت یافت

تیر تو از چرخ برون جست جست

غیرت تو گفت برو راه نیست

رحمت تو گفت بیا هست هست

لطف تو دریاست و منم ماهیش

غیرت تو ساخت مرا شست شست

مرهم تو طالب مجروح‌هاست

نیست غم ار شست توام خست خست

ای که تو نزدیکتر از دم به من

دم نزنم پیش تو جز پست پست

گر چه یکی یوسف و صد گرگ بود

از دم یعقوب کرم رست رست

مست همه گرد در این شهر ما

دزد و عسس را شه ما بست بست

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها