پاسخ به:غزلیات مولوی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395 11:45 PM
قبله امروز جز شهنشه نیست
هر که آید به در بگو ره نیست
عذر گو وز بهانه آگه باش
همه خفتند و یک کس آگه نیست
نگذارد نه کوته و نه دراز
آتشی کو دراز و کوته نیست
در چه طبع تو خیالاتست
یوسفی بیخیال در چه نیست
چون که گندم رسید مغز آکند
همره ماست و همره که نیست
پاره پاره کند یکایک را
عشق آن یک که پاره ده نیست
گه گهی میکشند گوش تو را
سوی آن عالمی که گه گه نیست
شمس تبریز شاه ترکانست
رو به صحرا که شه به خرگه نیست
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.