0

غزلیات مولوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات مولوی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  11:45 PM

ای ز بگه خاسته سر مست مست

مست شرابی و شراب الست

عشق رسانید تو را همچو جام

از بر ما تا بر خود دست دست

بازوی تو قوس خدا یافت یافت

تیر تو از چرخ برون جست جست

هر گهری کان ز خزینه خداست

در دو لب لعل تو آن هست هست

فاش شد این عشق تو بی‌قصد ما

بند بدرید ز دل جست جست

فاش شد آن راز که در نیم شب

زیر زبان گفته بدم پست پست

کرم خورد چوب و بروید ز چوب

عشق ز من رست و مرا خست خست

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها