0

غزلیات مولوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات مولوی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  11:35 PM

درآ تا خرقه قالب دراندازم همین ساعت

درآ تا خانه هستی بپردازم همین ساعت

صلا زن پاکبازی را رها کن خاک بازی را

که یک جان دارم و خواهم که دربازم همین ساعت

کمان زه کن خدایا نه که تیر قاب قوسینی

که وقت آمد که من جان را سپر سازم همین ساعت

چو بر می‌آید این آتش فغان می‌خیزد از عالم

امانم ده امانم ده که بگدازم همین ساعت

جهان از ترس می‌درد و جان از عشق می‌پرد

که مرغان را به رشک آرم ز پروازم همین ساعت

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها