پاسخ به:غزلیات مولوی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395 11:34 PM
از دفتر عمر ما یکتا ورقی ماندهست
کز غیرت لطف آن جان در قلقی ماندهست
بنوشته بر آن دفتر حرفی ز شکر خوشتر
از خجلت آن حرفش مه در عرقی ماندهست
عمر ابدی تابان اندر ورق بستان
نی خوف ز تحویلی نی جای دقی ماندهست
نامش ورقی بوده ملک ابد اندر وی
اسرار همه پاکان آن جا شفقی ماندهست
پیچیده ورق بر وی نوری ز خداوندی
شمس الحق تبریزی روشن حدقی ماندهست
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.