0

غزلیات مولوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات مولوی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  10:51 PM


نقل قول shayesteh2000
نقل قول siryahya

فیما تری فیما تری یا من یری و لا یری

العیش فی اکنافنا و الموت فی ارکاننا

ان تدننا طوبی لنا ان تحفنا یا ویلنا

یا نور ضؤ ناظرا یا خاطرا مخاطرا

ندعوک ربا حاضرا من قلبنا تفاخرا

فکن لنا فی ذلنا برا کریما غافرا

من می‌روم توکلی در این ره و در این سرا

اگر نواله‌ای رسد نیمی مرا نیمی تو را

خود کی رود کشتی در او که او تهی بیرون رود

کیل گهر همی‌رسد بر مشتری و مشترا

کیل گهر همی‌رسد قرص قمر همی‌رسد

نور بصر همی‌رسد اندکترین چیزها

خوش اندرآ در انجمن جز بر شکر لگد مزن

جز بر قرابی‌ها مزن جر بر بتان جان فزا

 
 

خیلی زیباست 

دقیقا. اشعار مولوی چیز دیگری هستند

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
shayesteh2000
دسترسی سریع به انجمن ها