0

غزلیات مولوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات مولوی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:26 PM

امروز دیدم یار را آن رونق هر کار را

می‌شد روان بر آسمان همچون روان مصطفی

خورشید از رویش خجل گردون مشبک همچو دل

از تابش او آب و گل افزون ز آتش در ضیا

گفتم که بنما نردبان تا برروم بر آسمان

گفتا سر تو نردبان سر را درآور زیر پا

چون پای خود بر سر نهی پا بر سر اختر نهی

چون تو هوا را بشکنی پا بر هوا نه هین بیا

بر آسمان و بر هوا صد رد پدید آید تو را

بر آسمان پران شوی هر صبحدم همچون دعا

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها