0

قصاید و قطعات منوچهری

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۵
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  2:18 PM

ای با عدوی ما گذرنده ز کوی ما

ای ماهروی شرم نداری ز روی ما؟

نامم نهاده بودی بدخوی جنگجوی

با هر کسی همی گله کردی ز خوی ما

جستی و یافتی دگری بر مراد دل

رستی ز خوی ناخوش و از گفتگوی ما

اکنون به جوی اوست روان آب عاشقی

آن روز شد که آب گذشتی به جوی ما

گویند سردتر بود آب از سبوی نو

گر مست آب ما که کهن شد سبوی ما

اکنون یکی به کام دل خویش یافتی

چندین به خیر خیر چه گردی به کوی ما؟

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها