0

مقطعات مسعود سعد سلمان

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:مقطعات مسعود سعد سلمان
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  12:52 PM

ای تو بحر و فضایل تو درر

وای تو چرخ و مکارم تو نجوم

ای به حری به هر زبان ممدوح

وی به رادی به هر مکان مخدوم

لیکن اینجا موانعی است مرا

که در آن هست عذر من معلوم

زی تو خواهم همی که بفرستم

هر دو سه روز خدمتی منظوم

سخنان را چگونه جمع کند

خاطر بر بلا شده مقسوم

چرخ با سعد و نحس اگر گردد

همه یمن زمانه بر من شوم

طبع من موم بود و کردش سنگ

نقش بر سنگ بود و کردش موم

بخت بد کرد هر چه کرد به من

نیستم چون ز بخت بد مظلوم

ور نه جز خود همی که داند کرد

چون منی را ز چون تویی محروم

نه عجب گر ز بخت بد گردم

بهر خلق چو مشک تو مز کوم

سیدی حق من رعایت کن

بازخر مر مرا ز چرخ ظلوم

مصطفی گفت هر عزیز که او

به دلیلی فتد بود مرحوم

داند ایزد که من به کدیه طبع

از ضرورت نمی شوم مرسوم

تا همی از خرد به طبع اندر

منقسم نیست نقطه موهوم

باد جاه تو را زمانه رهی

باد رایی تو را سپهر خدوم

نه ز رای تو فرخی زایل

نه ز طبع تو خرمی معدوم

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها