0

مقطعات مسعود سعد سلمان

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:مقطعات مسعود سعد سلمان
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  12:38 PM

به جمله ما که اسیران قلعه ناییم

نشسته ایم و زیان کرده بر بضاعتها

نه مالهایی کآنگاه بود فایده داشت

نه سود دارد اکنون همی براعتها

همان کفست و نخیزد ازو سخا و کرم

همان دلست نجنبد درو شجاعت ها

به روز تا بر ما اندر آید از روزن

کنیم روشنی و باد را شفاعت ها

ز بهر هستی ها نیست کردمی لیکن

به نیستی ها کردم بسی قناعت ها

دراز عمری دارم که اندرین زندان

بر من از غم دل سالهاست ساعتها

چه نازها کنم امروز من به برنایی

کنم ز پیری فردا بسی خلاعت ها

به کردگار که در راحتم ز تنهایی

که سیر گشت دل من از آن جماعت ها

من ار نکردم بذله مصون زیم چونان

چو نظم ما را افتد همی اشاعت ها

اگر جهان را چونین ندانمی مجبور

به شعرها زنمی بر جهان شناعت ها

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها