شمارهٔ ۴ - مرثیه برای رشیدالدین
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395 10:53 AM
پرده از روی صفه برگیرید
نوحه زار زار در گیرید
تن به تیمار و اندهان بدهید
دل ز شادی و لهو برگیرید
هر زمان نوحه نو آغازید
چو به پایان رسد ز سر گیرید
گر عزیز مرا قیاس کنید
از مه نو و شاخ برگیرید
چون فرو شد ستاره سحری
کار ماتم هم از سحر گیرید
بر گذرگه اجل کمین دارد
گر توان رهگذر دگر گیرید
با ستیز قضا بهش باشید
وز گشاد بلا حذر گیرید
کار گردون همه هبا شمرید
حال گردون همه هدر گیرید
***
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.