0

دیوان اشعار کسایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

برف پیری
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  12:15 AM

بنفشه زار بپوشد روزگار به برف

درونه گشت چنار و زریر شد شنگرف

که برف از ابر فرود آید ، ای عجب ، هر سال

از ابر من به چه معنی همی بر آید برف ؟

از این زمانهٔ جافی و گردش شب و روز

شگرف گشت صبور و صبور گشت شگرف

گذشت دور جوانی و ، عهد نامهٔ او

سپید شد که نه خطش سیاه ماند ، نه حرف

غلاف و طرف رخم مشک بود و غالیه بود

کنون شمامهٔ کافور شد غلاف و طَرف

ایا کسایی ، کن از پای بند ژرف چنین

که بر طریق تو چاهی است سخت و محکم و ژرف

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها