0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  1:16 AM

نیست پیوند گسل مرغ دل شیدائی

زان بت نوش دهن چون مگس از حلوائی

زانگبین است مگر فرش حریم در او

که چنین مانده در او پای دل هرجائی

شکرستان جمال تو چنان می‌خواهم

که در آنجا مگسی را نبود گنجائی

ساکنم کن به ره خویش که پر مشکل نیست

مور را درگذر شهد سکون فرسائی

بر سر خوان تو بر زهر بنان سائی به

که به شهد دگران دست و دهان آلائی

بازماند دهن طفل لبن خواره ز شوق

هرگه آیند لبان تو به شکر خائی

محتشم در صفت آری به شکر ریزی تو

طوطی نیست درین نه قفس مینائی

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها