0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  1:13 AM

آمد به تیغ کین ره ارباب دین زده

طرف کله شکسته گره بر جبین زده

هم دستی دو نرگس او بین که وقت کار

بر صید آن کشیده کمان تیر این زده

در پرده دارد آن مه مجلس نشین دریغ

رویی که طعنه بر مه گردون نشین زده

آن خردسال تاجو صراحی کشیده قد

بسیار شیشهٔ دل ما بر زمین زده

از زخم و داغ تازه‌ام امشب هزار بار

خون سر ز جیب و شعله سر از آستین زده

دارد به ذوق تا نفس آخرین مرا

زخمی که بر من از نگه اولین زده

خوش وقت محتشم که دگر زین غزل برآب

خوش نقش‌ها ز خامه سحر آفرین زده

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها