0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  1:12 AM

به رقیب سفری وعدهٔ رفتن دادی

رقتی و تفرقه را سر به دل من دادی

ملک وصلی که حسد داشت بر او دشمن و دوست

یک سر از دوست گرفتی و به دشمن دادی

بر طرف باد گوارائی از آن نعمت وصل

که ز یک شهر گرفتی و به یک تن دادی

غیر من بوی می هر که درین بزم شنید

همه را گل به بغل نقل به دامن دادی

باد تاراج ز هر جا که برآمد تو تمام

سر به خاکستر این سوخته خرمن دادی

تیغ تقدیر که بد در کف صیاد اجل

تو گرفتی و به آن غمزه پر فن دادی

محتشم دیر نکردی به وی اظهار نیاز

نیک رفتی که مرا زود به گشتن دادی

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها