0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  1:07 AM

به دوستی خودم میکشی که رای من است این

به خویش دشمنی کرده‌ام سزای من است این

گداختم ز جفا تا وفا به عهد تو کردم

بلی نتیجهٔ عهد تو و فای من است این

به قول مدعیم میکشی و نیستی آگه

که در غمی که منم عین مدعای من است این

وفا نگر که دم قتل من ز خیل سگانش

یکی نکرد شفاعت که آشنای من است این

عجب نباشد اگر پا کشم ز مسند قربت

تو آفتابی و من ذره‌ام چه جای من است این

دلم که گشته ز بی‌غیرتی مقیم در آن کو

از آن مقام برانش که بی رضای من است این

اگر ز غم برهی محتشم دچار تو گردد

بگو کمینه غلام گریز پای من است این

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها