پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395 1:05 AM
ای نگاهت آهوان را گرم بازی ساختن
کمترین بازی سوار از پشت زین انداختن
غمزهات شغل آن قدر دارد که در صید افکنی
میتواند کم به بسمل ساختن پرداختن
هرکه را زخمی زدی سر در قفای او منه
صید ناوک خورده را در پی چه لازم تاختن
کام جویان را مده در بزم جای ماه که هست
نقد عصمت باختن عشق از هوس نشناختن
ظلم بیداد است اما آتشی بیدود نیست
بیکسان را سوختن با ناکسان در ساختن
مهر ورزان راست وجه آزمون از روی زرد
نقد جان در بوته غم بردن و به گداختن
محتشم میآورد بر لشگر عزت شکست
پیش خوبان دم به دم رایت ز آه افراختن
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.