0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  1:01 AM

به بزمش دوش رنگ‌آمیزی بسیار می‌کردم

که می‌گفت از می و مستی و من انکار می‌کردم

گنه‌کارانه ماندم سر به پیش غمزه‌اش آن دم

که ذکر عشق می‌کرد و من استغفار می‌کردم

نمی‌دیدم به سویش تا نمی‌شد مدعی غافل

به او عشق نهان خود چنین اظهار می‌کردم

به چشم رمز گو می‌کرد سحر اندر جواب من

به ایماعرض شوقی چون به آن پرکار می‌کردم

چو او میدید سوی من به سوی غیر می‌دیدم

حذر کردن ازو خاطر نشان یار می‌کردم

به نام دیگری در عشق می‌گفتم حدیث خود

حریف نکته دان را واقف اسرار می‌کردم

شد امشب محتشم یار از نظر بازی من راضی

که سویش دیده بعد از دیدن اغیار می‌کردم

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها