0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  12:58 AM

ای جمالت قبلهٔ جان ابرویت محراب دل

آمدی و فرض شد صد سجده بر ارباب دل

بعد چندین انتظار از رشتهٔ باریک جان

تاب هجران میبری بیرون ولی کو تاب دل

گر شوی مهمان جان از عقل و دین و صبر و هوش

در رهت ریزم به رسم پیشکش اسباب دل

تا ز مژگان لعل پاشم در رهت پرورده‌ام

از جگر پر گاله بسیار در خوناب دل

از دو بیمارت یکی تا جان برد در بند غم

یا به خواب من درآ یکبار یا در خواب دل

نقش دل پیشت کشیدم جان طلب کردی ز من

ای فدایت جان چه می‌فرمائی اندر باب دل

سر بلندم میکنی گویا که می‌بینم ز دور

ارتفاع کوکب دولت در اسطرلاب دل

محتشم می‌جست عمری در جهان راه صواب

سالک راه تو گشت آخر به استصواب دل

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها