پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395 12:36 AM
دور از تو خاک ره ز جنون میکنم به سر
بنگر که در فراق تو چون میکنم به سر
بر خاک درگه تو به سر میکند رقیب
من خاک در زبخت نگون میکنم به سر
سرلشگر جنونم و در دشت گمرهی
بر رغم عقل راهنمون میکنم به سر
افسانهات شبی که نمیآیدم به گوش
آن شب به صد هزار فسون میکنم به سر
ز آتش تو بر کنار چه دانی که من چسان
با شعلههای سوز درون میکنم به سر
بر سر درین بهار تو گل زن که من ز هجر
با خار داغ جنون میکنم به سر
ازبس که خون گریسته دور از تو محتشم
من در کنار دجله خون میکنم به سر
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.