0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  12:36 AM

دور از تو خاک ره ز جنون می‌کنم به سر

بنگر که در فراق تو چون می‌کنم به سر

بر خاک درگه تو به سر می‌کند رقیب

من خاک در زبخت نگون می‌کنم به سر

سرلشگر جنونم و در دشت گمرهی

بر رغم عقل راهنمون می‌کنم به سر

افسانه‌ات شبی که نمی‌آیدم به گوش

آن شب به صد هزار فسون می‌کنم به سر

ز آتش تو بر کنار چه دانی که من چسان

با شعله‌های سوز درون می‌کنم به سر

بر سر درین بهار تو گل زن که من ز هجر

با خار داغ جنون می‌کنم به سر

ازبس که خون گریسته دور از تو محتشم

من در کنار دجله خون می‌کنم به سر

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها