0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  12:30 AM

چنین که من ز تو خود را نموده‌ام بیزار

نعوذبالله اگر افتدم به تو سرو کار

هزار جان به جسد آیدم اگر روزی

کشی به قدر گناه انتقام از من زار

بسی نماند که از کرده‌های من باشی

تو در تعرض و من در مقام استغفار

به شرمساری انگار عاشقی چکنم

اگر شکنجه زلفت ز من کشد اقرار

سزای سرکشی من بس است این که چو شمع

اگر تو خندی و من سوز دل کنم اظهار

هزار بار ز بی‌لنگری ز جا رفتم

ز بحر عاشقیم تا شد آرزوی کنار

اگر دگر سر تسخیر محتشم داری

همین بس است که یک عشوه‌اش کنی در کار

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها