0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  12:01 AM

ز بس که نور ز حسن تو در جهان بدود

هزار پیک نظر در قفای آن بدود

به غیرتم ز نگاه کشیدهٔ تو که دید

خدنگ نیمکشی کاندر استخوان بدود

خدنگ ناز تو تیریست کز کمان غرور

نجسته تا پروسوفار در نشان بدود

من و تغافل چشمی که سردهد چو نگاه

ز تیزی مژه در ریشه‌های جان بدود

ز تاب رفتن محمل مقیم هامون را

نه پای آن که ز دنبال کاروان بدود

فتاده نقد دلی در میان صد دل بر

به عشوه گوی که بردارد از میان بدود

ز بیم خشگ بماند اگر دود صد بار

شکایت از ته دل تا سر زبان بدود

ز برق آه من امشب ستاره نزدیکست

که آب گردد و بر روی آسمان بدود

دعای دیر اثر پیک آه می‌طلبد

که در رکاب سرشگ سبک عنان بدود

سمند ناز چو رانی گذر به محتشم آر

که در رکاب به این پای ناروان بدود

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها