0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  12:01 AM

گر بر من آرمیده سمندش گذر کند

او صد هزار تندی ازین رهگذر کند

زان لعل اگر دهد همه دشنام آن نگار

صد بار از مضایقه خونم جگر کند

چشمش چو کار من به نخستین نگاه ساخت

نگذاشت غمزه‌اش که نگاه دگر کند

دی گرمیش به غیر نه از روی قهر بود

افروخت آتشی که مرا گرمتر کند

پیکان او ز سینه من می‌کشد طبیب

کو باده اجل که مرا بی خبر کند

آواره‌ای کجاست که در کوی عاشقی

با خاک ره نشیند و با ما به سر کند

گر جان کشی به کین ز تن محتشم برون

باور مکن که مهر تو از دل به در کند

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها