0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  12:01 AM

در شکار امروز صید آهوان او که بود

وانکه تیر غمزه می‌خورد از کمان او که بود

مردمی با مردم آهو شکار او که کرد

جان فشان پیش خدنگ جانستان او که بود

از هواداران نگهبان سپاه او که گشت

وز وفاداران نگهدار سگان او که بود

تیر مژگان در کمان ابروان چون می‌نهاد

در میان جان هدف ساز نشان او که بود

کشتکان چو بستهٔ فتراک خوبان می‌شدند

زان میان دلبسته موی میان او که بود

شب که از جولان عنان برتافت همچون آفتاب

در رکاب او که رفت و همعنان او که بود

محتشم چون از سگان افتاد امشب جدا

آن که در افغان نیامد از فغان او که بود

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها