0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  11:57 PM

کدام صحبت پنهان تو را چنین دارد

که رخش رفتنت از بزم ما به زین دارد

ز پند پشت کمانت که سخت کرده چنین

که پیش ما همه دم ابروی تو چنین دارد

ز اختلاط نسیمی مگر هوا زده‌ای

که لاله در چمنت رنگ یاسمین دارد

گداز یافتهٔ سیمت کدام گرم نگاه

نظر بر آن تن و اندام نازنین دارد

ترست دامن پاکت بگو که مستی عشق

به گریه روی که پیش تو بر زمین دارد

ز داغهایی که خونابه چیده پیرهنت

که لاله رنگ نشانها بر آستین دارد

ز تاب زلف تو پیداست حال آن رگ جان

که اتحاد بر آن موی عنبرین دارد

چرا نمی‌نگرد نرگست دلیر به کس

ز گوشه‌ها نظری گر نه در کمین دارد

چگونه دست بدارد ز دامنت عاشق

که وعدهٔ تو به نو عاشقان یقین دارد

تغافل تو در آن بزم مرگ صد شیداست

کسی کجاست که امشب تو را بر این دارد

نشست محتشم از غم میان انجم اشک

که از بتان صنمی انجمن نشین دارد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها