0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  11:57 PM

شبی که بر دلم آن ماه پاره می‌گذرد

مرا شرارهٔ آه از ستاره می‌گذرد

خراش دل ز سبک دستی کرشمهٔ او

به نیم چشم زدن از شماره می‌گذرد

دلم بر آتش غیرت کباب می‌گردد

چو تیرش از جگرپاره پاره می‌گذرد

ز رخش صبر و شکیبائی آن گزیده سوار

پیاده می‌کندم چون سواره می‌گذرد

مشو به سنگدلیهای خویشتن مغرور

که تیر آه من از سنگ خاره می‌گذرد

تو ای طبیب ازین گرمتر گذر قدری

بر آن مریض که کارش ز چاره می‌گذرد

به صد فسون بتان محتشم ز دین نگذشت

ولی اگر تو کنی یک اشاره می‌گذرد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها