0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  11:57 PM

تنی زلال‌وش آن سرو گل قبا دارد

که موج از اثر جنبش صبا دارد

شب آمد و سخن از کید مدعی می‌گفت

ازین سخن دگر آیا چه مدعا دارد

رقیب جان برد از هجر و بر خورد ز وصال

من از فراق بمیرم خدا روا دارد

ز حال آن بت بیگانه وش خبر پرسید

که باد می‌وزد و بوی آشنا دارد

رکاب خشم برای که کرده باز گران

تحملت که عنان کرشمه‌ها دارد

فتاده بس که حدیث من و تو در افواه

بهر که می‌نگرم گفتگوی ما دارد

به محتشم تو مزن طعنه گر ندارد هیچ

اگرچه هیچ ندارد نه خود تو را دارد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها