0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  11:56 PM

روزگاری رفت و از ما نامدت یک بار یاد

دردمندان فراموش کرده را میدار یاد

بی‌تکلف خوش طبیب مشفقی کز درد تو

مردم و هرگز نکردی از من بیمار یاد

گردد از قحط طراوت چون گلت بی‌آب و رنگ

خواهی آوردن بسی زین دیدهٔ خونبار یاد

من که دایم سر گران بودن ز لطف اندکت

این زمان زان لطف اندک می‌کنم بسیار یاد

یاد می‌کردم ز سال پیش یاد از قید عشق

فارغم امسال اما می‌کنم از یار یاد

با وجود رستگاری در صف زنهاریان

می‌کنم صد ره دمی زان تیغ با زنهار یاد

کی جدائی زان فراموشکار کردی محتشم

گر گمان بردی که خواهد کردش این مقدار یاد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها