0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  11:47 PM

زانطره دل سوی ذقنت رفته رفته رفت

در چه ز عنبرین رسنت رفته رفته رفت

پیشت چو شمع اشگ بتان قطره قطره ریخت

صد آبرو در انجمنت رفته رفته رفت

من بودم و دلی و هزاران شکستگی

آن هم به زلف پرشکنت رفته رفته رفت

گفتی که رفته رفته چو عمر آیمت به سر

عمرم ز دیر آمدنت رفته رفته رفت

رفتی به مصر حسن و نرفتی ازین غرور

آن جا که بوی پیرهنت رفته رفته رفت

جان را دگر به راه عدم ده نشان که دل

در فکر نقطهٔ دهنت رفته رفته رفت

ای محتشم فغان که نیامد به گوش یار

آوازه‌ای که از سخنت رفته رفته رفت

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها