0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  10:19 PM

ای گوهر نام تو تاج سر دیوان‌ها

ذکر تو به صد عنوان آرایش عنوان‌ها

در ورطهٔ کفر افتد انس و ملک ار نبود

از حفظ تو تعویضی در گردن ایمانها

ای کعبهٔ مشتاقان دریاب که بر ناید

مقصود من گم ره از طی بیابان‌ها

جان رخش طرب تازد چون ولوله اندازد

غارت گر عشق تو رد قافلهٔ جان‌ها

شد در ره او جسمم با آن که ز خوبان بود

این کشتی بی‌لنگر پروردهٔ طوفان‌ها

آن ابر کرم کز فیض مشتاق خطا شوئیست

حاشا که بود در هم ز آلایش دامان‌ها

چون محتشم از دردش می‌کاهم و می‌خواهم

رنجوری خود در خود مهجوری درمان‌ها

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها