0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  10:18 PM

گر به تکلیف لب جام به لب سوده تو را

که به آن شربت آلوده لب آلوده تو را

که به آن مایهٔ جهل این قدرت کرده دلیر

که ز اندیشهٔ دل بر حذر آسوده تو را

که دران نشئه تو را دست هوس سوده به گل

که به رخ برقع شرم این همه بگشوده تو را

زده آن آب که بر خاک وجودت ای گل

که در خانهٔ عصمت به گل اندوده تو را

که به فرمودن آن فعل تواضع فرمای

سجده در بزم گدایان تو فرموده تو را

حزم کزدم ز پذیرفتن تکلیف نخست

که ازین بزم نشینی چه غرض بوده تو را

محتشم خوی تو می‌داند و از پند عبث

می‌دهد این همه در سر بیهوده تو را

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها