0

غزلیات محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  10:18 PM

عجب گیرنده راهی بود در عاشق ربائیها

نگاه آشنای یار پیش از آشنائیها

ز حالت بر سر تیر اجل در رقص میرد

دل نخجیر را هر نغمه زان ناوک سائیها

نیاری پای کم ای دل که خواهد کرد ناز او

به جنس پر بهای خود خریدار آزمائیها

به جائی می‌رسد شخص هوس در ملک خود کامان

که آنجا زا وفا به می‌نماید بی‌وفائیها

در و دیوار معبدهاست از حرف ظهور او

که خواهد شد به رسوائی بدل آن نارسائیها

به این صورت که زادت مادر ایام دانستم

که در عهد تو خواهد داد داد فتنه زائیها

چو دادی محتشم وی را به خود راهی چه سودا کنون

ز دست تندخوئیهاش این انگشت خائیها

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها