0

غزلیات از رسالهٔ جلالیه محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات از رسالهٔ جلالیه محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  9:33 PM

شده خلقت چو گریبان کش دلهای همه

چون روان بر سر کویت نبود پای همه

بر آتش که شده کوی تو جای همه کس

وای اگر بر دل گرم تو بود جای همه

آنچه در آینهٔ روی تو من می‌بینم

گر ببیند همه‌کس وای من و وای همه

آه من در صف عشاق به گردون شده آه

گر چنین دود کند آتش سودای همه

دامن خلعت لطف تو دراز آمده وای

اگر این جامه شود راست به بالای همه

چه شناسی تو ز اندوده مس قلب دلان

بر محک تا نزنی نقد تمنای همه

محتشم رفع گمان کن که بنا بر غرضی است

آن مه مملکت آشوب دلارای همه

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها