0

غزلیات از رسالهٔ جلالیه محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات از رسالهٔ جلالیه محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  9:32 PM

چون نیست دلت با من از وصل تو هجران به

این لطف زبانی هم مخصوص رقیبان به

چون لطف نهان تو پیداست که باغیر است

مهری که مرا با تو پیدا شده پنهان به

اغیار چو بسیارند در کوی تو پا کوبان

بنیاد وصال مازین زلزله ویران به

عشاق چه غواصند در بحر وصال تو

کشتی من از هجران در ورطهٔ طوفان به

چون آینهٔ رویت دارد خطر از اشگم

چشمی که بود بی‌نم بر روی تو حیران به

چون من ز میان رفتم دامن بکش از یاران

در حشر گرت باشد یکدست بدامان به

امشب که هم آوازند با غیر سگان تو

گر محتشم از غیرت کمتر کندافغان به

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها