0

غزلیات از رسالهٔ جلالیه محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات از رسالهٔ جلالیه محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  9:29 PM

دلم که بی‌تو لگدکوب محنت و الم است

خمیرمایهٔ چندین هزار درد و غم است

نمونه‌ایست دل من ز گرگ یوسف گیر

که در نهایت حرمان به وصل متهم است

من آن نیم که نهم پا ز حد برون ورنه

میانهٔ من و سر حد وصل یک قدم است

علامت شه حسن است قد و کاکل او

که بر سر سپه فتنه بهترین علم است

نظیر لعل تو بسیار هست غایتش آن

که در خزانهٔ سلطان خطه عدم است

دمی کشی به عتابم دمی به لطف خطاست

چه قاتلی تو که تیغ ستیزه‌ات دو دم است

تو شاه حسنی و بر درگهت به بانک بلند

کسی که لاف گدائی زده‌ست محتشم است

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها