0

غزلیات از رسالهٔ جلالیه محتشم کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات از رسالهٔ جلالیه محتشم کاشانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  9:28 PM

عشقت زهم برآورد یاران مهربان را

از همچو مرگ به گسست پیوند جسم و جان را

تا طرح هم زبانی با این و آن فکندی

کردند تیز برهم صد همزبان را

از لطف عام کردی در بزم خاص باهم

در نیم لحظه دشمن صد ساله دوستان را

جمعی که باهم اول بودند راست چون تیر

در کینهٔ هم آخر کردند زه کمان را

باد ستیزه برخاست وز یکدیگر جدا کرد

مانند دود آتش اهل دو دودمان را

شهری ز آشنایان پر بود ای یگانه

بیگانه کرد عشقت از هم یگان یگان را

صد دست عهد باهم دست تو از کناره

شمشیر بر میان زد پیوند این و آن را

ما با کسی که بودیم پیوسته بر در مهر

باب النزاع کردیم آن طرفه آستان را

با محتشم رفیقی طرح رقابت افکند

کی ره به خاطر خود می‌دادم این گمان را

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها