0

غزلیات وحشی بافقی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:غزلیات وحشی بافقی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  11:06 AM

خواهد دگر به دامگهی بال بسته ای

مرغ قفس شکسته‌ای از دام جسته ای

صیاد کیست تا نگذارد ز هستیش

غیر از سر بریده و بال شکسته‌ای

صیدی ستاده باز که بندد گلوی جان

در گردنش هنوز کمند گسسته‌ای

کو جرگه‌ای که باز نماند نشان از او

جز جان زخم خوردهٔ خونابه بسته ای

قیدیست قید عشق که ذوقش کسی که یافت

هرگز طلب نکرد دل باز رسته‌ای

عشرت در آن سر است که آید برون از او

هر بامداد چهره به خونابه شسته‌ای

وحشی خموش باش که آتش زبان نشد

الا دلی چو شعله بر آتش نشسته‌ای

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها