0

غزلیات وحشی بافقی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:غزلیات وحشی بافقی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  10:59 AM

یک بار نباشد که نیازرده‌ام از تو

در حیرتم از خود که چه خوش کرده‌ام از تو

خواهم که حریفی چو تو خوبت بچشاند

ته ماندهٔ این رطل که من خورده‌ام از تو

این میوه که آلوده به زهرم لب و دندان

نوباوهٔ شاخی‌ست که پرورده‌ام از تو

سد پردهٔ خون گشت بر عقدهٔ غم خشک

دل مرده‌تر از غنچهٔ پژمرده‌ام از تو

چون وحشی اگر عمر بود بر تو فشاندم

جانی که به نزدیک لب آورده‌ام از تو

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها