0

غزلیات وحشی بافقی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:غزلیات وحشی بافقی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  10:34 AM

سحر کجاست که فراش جلوه‌گاه توام

نشسته بر سر ره دیده‌بان راه توام

هنوز خفته چو بخت منند خلق که من

برون دویده ز شوق رخ چو ماه توام

من آن گدای حریصم که صبح نیست هنوز

که ایستاده به دریوزه نگاه توام

مرا تو اول شب رانده‌ای به خواری ومن

سحر خود آمده‌ام باز و عذر خواه توام

تو بی‌گناه کشی کن که ایستاده به عذر

به روز عرض جزا حایل گناه توام

اگر به کشتن وحشی گواه می‌طلبی

مرا طلب به گواهی که من گواه توام

 
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها