0

غزلیات وحشی بافقی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:غزلیات وحشی بافقی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  1:11 AM

از پی بهبود درد ما دوا سودی نداشت

هر که شد بیمار درد عشق بهبودی نداشت

بود روزی آن عنایتها که باما می‌نمود

خوش نمودی داشت اما آنچنان بودی نداشت

دوش کامد با رقیبان مست و خنجر می‌کشید

غیر قصد کشتن ما هیچ مقصودی نداشت

عشق غالب گشت اگر در بزم او آهی زدم

کی فروزان گشت جایی کاشتی دودی نداشت

جای خود در بزم خوبان شمعسان چون گرم کرد

آنکه اشک گرم و آه آتش آلودی نداشت

داشت سودای رخش وحشی به سر، در هر نفس

لیک از آن سودا چه حاصل یکدمش سودی نداشت

وحشی از درد محبت لذتی چندان نیافت

هر که جسمی ریش و جان درد فرسودی نداشت

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها