0

غزلیات قاآنی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۲۳
سه شنبه 7 اردیبهشت 1395  10:06 PM

غم عشق تو آ‌زادم ز غم‌های جهان دارد

بدان غم کرده‌ای شادم خدایت شادمان دارد

شبی گفتم ز شرینی دهانت طعم جان دارد

بگفت ار بوسیش بینی حلاوت بیش از آن دارد

مرا دارد بلای عشقت از رنج جهان ایمن

به فضل خویش ایزد آن بلا را در امان دارد

مرا کز عشق می‌سوزم ز دوزخ چند ترسانی

کسی از مرگ می‌ترسد که در دل خوف جان دارد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها